دریای ورزش“، جعفری : باید از فکری بهعنوان یک مربی بومی حمایت حداکثری انجام شود ، خوشحالم که بیش از ۸۰ بازی برای نساجی انجام دادهام . به گزارش دریای ورزش“ و به نقل از روابط عمومی باشگاه نساجی مازندران، رحمان جعفری یکی از بازیکنان باسابقه تیم نساجی است که سالهاست در رده پایهها و بزرگسالان این باشگاه بازی کرده و همواره بهعنوان یکی از مهاجمان اثرگذار بوده است. گل رحمان جعفری در بازی صعود نساجی به راهآهن، آبی بود بر آتش دل هواداران میلیونی نساجی و رحمان توانست با ثمر رساندن آن گل، تاریخساز شود و همواره در یاد نساجیچیها ماندگار بماند. جعفری هماکنون ۲۴ ساله است و بدون شک میتواند با صبر و تلاش به بهترین جایگاههای فوتبالی برسد، اوقات قرنطینه خانگی را مغتنم شمردیم و دقایقی با او همکلام شدیم. رحمان جان! دقیقاً از چه سالی در نساجی حضور داری؟ در فصل ۹۳ – ۹۴ زمانی که آقای نادر دستنشان هدایت تیم نساجی را برعهده داشتند، اولین بازی خود را برای نساجی انجام دادم. در سال های بعد نیز بهطور جسته و گریخته با توجه به سن کمی که داشتم در بعضی از بازیها به میدان میرفتم. در نیمفصل ۹۵ ـ ۹۶ هم حدود ۹ بازی کردم و در نهایت در سال ۹۶ بعد از آقایگلی در لیگ امیدهای کشور و در زمان مدیریت آقای علی امیری با حضور در تمرینات پیشفصل ۹۶ ـ ۹۷ توسط آقای مهدی پاشازاده کاملاً در خدمت تیم بزرگسالان قرار گرفتم و سال رویایی فوتبالم با صعود به لیگ برتر رقم خورد. امسال هم ششمین فصل حضور من در نساجی است و خوشحالم که بیش از ۸۰ بازی برای نساجی انجام دادم. فکر میکردی به این زودی در تیم بزرگسالان جا باز کنی، با وجود اینکه در آن فصل کاپیتان محمد عباسزاده هم در نساجی حضور داشت. آقامحمد عباسزاده با توجه به اینکه همپست من بود اما شاید همواره بهعنوان بزرگترین حامی در کنارم حضور داشت. واقعاً شاید خیلی خوشبخت بودم که کنار بازیکنان باتجربهای مثل محمد عباسزاده، حامد شیری، مرتضی غلامعلیتبار و … بازی کردم. یادم نمیرود در بازی مقابل ملوان که محمد عباسزاده محروم بود، قبل از بازی با چه انرژی به من روحیه و انگیزه میداد تا از استرس دوری کنم. من در این سالها چیزهای زیادی از بهمن طهماسبی، حمید کاظمی، محمد عباسزاده، مقداد قباخلو، امین منوچهری، محمدمهدی نظری و محمد قاضی یاد گرفتم که امیدوارم بتوانم با استفاده از تجربیات این عزیزان، به اهداف خودم برسم. مهدی پاشازاده به تو اعتماد کرد و جزو اندک بازیکنانی بودی که در نساجی ماندگار شدی، مدتی در پست هافبک راست هم بازی میکردی و خوب هم ظاهر شدی، ماجرای حضورت در این پست چه بود؟ در زمان حضور آقای پاشازاده بیشتر در پست هافبک راست به میدان رفتم تا مهاجم نوک؛ در نیمفصلی که با آقای پاشازاده کار کردم ایشان همواره معمولاً بعد از تمرینات بهصورت اختصاصی با بنده کار میکردند تا بتوانم در مسیر پیشرفت گام بردارم و واقعاً بابت همه کمکهایی که به من کردند، تشکر میکنم. چه شد که در آن فصل با توجه به اینکه عباسزاده به سایپا رفته بود (هرچند در ادامه مجدداً به نساجی آمد) شماره ۳۳ را به تن کردی؟ با توجه به رابطه نزدیکی که بین من و آقامحمد شکل گرفته بود و کمکهای که محمد در آن زمان به من کرد، خواستم تا شماره پیراهن او را برای ادای دین بپوشم که در اواسط فصل با بازگشتش، متأسفانه ایشان مجبور شد شماره دیگری را انتخاب کند. گلهای خاطرهانگیزی برای نساجی زدی، مثل گلی که به ملوان زدی یا گل ششم روز صعود به راهآهن، چه احساسی داشتی آن لحظات. واقعاً حس بینظیری بود، یعنی اوج لذت در فوتبال. نمیتوانم حسم را بیان کنم. مخصوصاً گل به راهآهن که بهنظرم بهترین گل تاریخ فوتبالم بود. در روزهای بعد از بازی با راهآهن فهمیدم چه کار بزرگی کردهام. رحمان جعفری بازیکنی کمحاشیه و کمحرفیست، همیشه همینقدر آرامی؟ وقتی با بازیکنان بزرگ و باتجربه همتیمی باشی و ببینی که همین بیحاشیه بودن باعث بیشتر شدن عمر فوتبالیشان شده، تصمیم گرفتم همانند آنها بیحاشیه باشم. به بازیکنان جوان توصیه میکنم که همواره بهجای حواشی به فکر تلاش بیشتر باشند. در فصل اخیر با توجه به اینکه بسیار آماده و سرحال حاضر شدی و حتی به تیم ملی امید هم دعوت شدی اما چه شد که انگار در برخی بازیها تمرکزت را از دست میدادی و در زدن ضربه آخر کمی بداقبال بودی، در این خصوص هم توضیح بده. من همیشه تلاش میکنم، هیچوقت کمکاری نمیکنم اما در چند سال اخیر در پست غیرتخصصی به میدان رفتم که همواره از دروازه دور بودم. بخشی از آن را میتوان بدشانسی نامید اما امیدوارم در سالهای آینده این بخش از فوتبالم را با تمرینات رفع کنم. رحمان! با توجه به اینکه سن کمی داری اما یکی از قدیمیترین بازیکنان نساجی هستی و با مربیان بزرگی کار کردی، کار کردن با این مربیان صاحبنام چطور بود؟ من شاگرد آقایان دستنشان، آلوز، سیدکوروش موسوی، محمود فکری، حسین مسگرساروی، ساکت الهامی، مهدی پاشازاده، داود مهابادی، جواد نکونام، مجید جلالی و محمدرضا مهاجری بودم ضمن اینکه دستیاران عزیزی و باتجربهای که در کنار این مربیان با ما کار میکردند، چیزهای زیادی از آنها یاد گرفتم و از اعتمادی که این بزرگان به من داشتند، تشکر میکنم. امیدوارم با پیشرفت خود جواب زحمات این عزیزان را بدهم. بهنظرت در تیم نساجی به جوانان بها داده میشود؟ فوتبال مازندران معدن استعداد است اما متأسفانه در سالهای اخیر به جوانان بهای چندانی داده نشد. امیدوارم با توجه به بومی بودن مالک، مدیرعامل و سرمربی تیم، با برنامهریزی درست شاهد تزریق جوانان زیادی به تیم باشیم. از طرف دیگر بازیکنان جوان هم هر وقت سر تمرین بزرگسالان حاضر شدند با تلاش فراوان خود زمینه را برای حضور دیگر بازیکنان فراهم کنند و زود دلسرد نشوند و تلاششان را انجام دهند. نظرت درخصوص آقای فکری و کادر مجربش چیست و اینکه فکر میکنی در پایان فصل نساجی چه جایگاهی را در جدول میتواند از آن خود کند؟ من در دوره اول حضور آقای فکری در نساجی سابقه شاگردی ایشان را داشتم که متاسفانه بهعلت بدهی باشگاه در آن زمان کارت بازی من صادر نشد و نتواستم بازی کنم اما آقای فکری در آن زمان با صحبتهای خود و همچنین استفاده من در تمرینات به من کمک زیادی کرد. انشالله در صورت برگزاری لیگ برتر با کمک حاجمحمود روزهای خوبی را برای هواداران رقم بزنیم. سرمربی تیم از سرمایههای بومی استان مازندران است و باید از ایشان و کادر مجربشان حمایت حداکثری صورت گیرد. ما هم تمام تلاشمان را میکنیم تا بتوانیم جایگاه آبرومندی را در جدول کسب کنیم. رحمان جان! تو از جمله بازیکنانی هستی که دوران سرد و گرم نساجی را تجربه کردی، نساجی در حال حاضر به لحاظ امکانات و رفاه چه وضعیتی دارد؟ ما روزهایی را در نساجی سپری کردیم که حتی آب معدنی بر سر تمرینات تیم وجود نداشت. البته آقای پرهام زحمات زیادی برای نساجی کشیدند، در ادامه هم آقای صنیعیفر از باشگاه حمایت کردند و در حال حاضر هم آقای حدادیان مالکیت کامل باشگاه را برعهده دارند، واقعاً انسانی دلسوز هستند و عاشق تیمشان. به لحاظ امکانات و رفاهیات پیشرفت چشمگیری داشتیم و باید از زحمات آقایان امیری و سیفاللهپور نیز تشکر کنم که در این مقطع چنین فضایی را فراهم کردند. همانطور که میدانی هواپیمایی وارش مالکیت باشگاه نساجی را برعهده دارد، چه پیامی برای زحمتکشان این ایرلاین داری؟ با توجه به شرایط کرونایی بودن کشور واقعاً از زحمات این عزیزان تشکر میکنم که با به خطر انداختن جان خود، شرایطی فراهم میکنند تا مجموعه نساجی بدون دغدغه به کار خود ادامه دهد. فکر میکنی میزان تلاش و زحماتت به قدری هست که درآینده بتوانی به تیم ملی برسی یا روزی لژیونر شوی؟ چنین اهدافی را در سر میپرورانی؟ قطعاً دوست دارم فضای بازی در اروپا را بهدست بیاورم و تمام تلاشم این است که روزی در یکی از لیگهای اروپایی بازی کنم و هدف دیگرم این است که به پیراهن تیم ملی برسم و افتخار پوشیدن این لباس مقدس را بهدست بیاورم. در حال حاضر تمام تمرکزم روی تیم نساجی است و انشاالله در سالهای بعد اتفاقات خوبی برایم رقم بخورد. اولین روزی که در ورزشگاه شهید وطنی مقابل هواداران پرشور نساجی به میدان رفتی را بهیاد داری؟ از حس و حال آن موقع بگو. همانطور که همه میدانند، هواداران نساجی زبانزد و بینظیر هستند، بازی مقابل استقلال اهواز در سال ۹۳ اولین باری بود که در ورزشگاه شهید وطنی در میان حضور پرشور تماشاگران به میدان میرفتم، نساجی در آن بازی ۲ بر یک جلو بود که وارد زمین شدم، واقعاً حس فوقالعادهای بود و لحظاتیست که هر فوتبالیستی دوست دارد این حس خوب را تجربه کند. حس ذوقزدگی و استرس را با هم داشتم که خدا را شکر آن بازی را در حالی که تیم ۱۰ نفره بود، برنده شدیم. رویایی بود که هر وقت به آن فکر میکنم موهای تنم سیخ میشود. باتوجه به وضعیت شیوع کرونا، چه پیامی برای هواداران و مردم داری؟ کوتاهترین جملهای که به مردم کشورم میگویم این است که مراقب خودشان باشند. واقعاً این ویروس را جدی بگیرند و سعی کنند با همکاری هم به ریشهکن کردن این ویروس کمک کنند. جا دارد در همین جا به تمامی کادر درمانی کشور خسته نباشید بگویم و نمیدانم چگونه از آنها تشکر کنم. رحمان! تا چه زمانی در نساجی قرارداد داری و بهعنوان یک بازیکن بومی چقدر عرق به تیمات داری؟ چون طبق نظر کارشناسان رحمان جعفری با اینکه شکوفا شده اما هنوز به بهرهبرداری کامل نرسیده؛ یعنی رحمان هنوز جای زیادی دارد که در نساجی افتخارآفرینی کند. قراردادم با نساجی تا پایان فصل است، خودم هم دوست دارم به کار خود در نساجی ادامه دهم انشاالله در پایان فصل با توجه به شرایط پیشِرو تصمیم مناسبی میگیرم. نساجی میتواند با کمک مسئولان به آقای حدادیان، با برنامهریزی صحیح باعث آن شود تا جوانانی مثل من پیشرفت کنند. نظرت درخصوص سریال پایتخت و استفاده از نماد نساجی و وارش در این سریال چیست؟ کاش برخی سکانسهای فوتبالی پایتخت در ورزشگاه شهید وطنی هم فیلمبرداری میشد تا مردم عظمت بهترین هواداران ایران را مشاهده کنند. با این وجود در حالی تصاویر ورزشگاه آزادی را نشان دادند که نساجی در همهجا و حتی مقابل تیمهای بزرگ طرفداران زیاد خود را دارد. هواپیمایی وارش یک نماد بومی است که حتی اسم آن از زبان مازندرانی است و باید مسئولان استانی کمک فراوان و شایانی به آقای حدادیان کنند تا ایشان دلسرد نشوند. فرهنگ مازندران از هر نظر غنی است و سریال پایتخت بخش کوچکی از آن را نشان داد. در پایان اگر حرف ناگفتهای داری، بیان کن. از تمام مربیانی که به من کمک کردند و از خانوادهام که همواره در همه حال کنارم حضور داشتند، تشکر میکنم. falseit is false true it is true true برچسب ها: دریای ورزشرحمان جعفرینساجی مازندران it is true